بیماری اوریون یک بیماری ویروسی سیستمیک حاد مسری است که معمولاً باعث بزرگ شدن دردناک غدد بزاقی، معمولاً غدد پاروتید می شود.
این بیماری تا دهه 1960، اوریون ، یک بیماری شایع بود که تقریباً هر کودکی مجبور بود آن را تحمل کند. این بیماری که عامل ایجاد کننده آن ویروس پارامیکسوویروس پنوموفیلا پاروتیدیت است با یک دوره حاد مشخص می شود و اول از همه غدد بزاقی را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث تورم مشخص گردن می شود. سایر اندام ها و سیستم عصبی مرکزی ممکن است تحت تأثیر این ویروس قرار گیرند.
بین لحظه عفونت و ظهور اولین علائم اوریون، معمولاً دو تا سه هفته می گذرد. در این مدت، ویروس در بدن پخش می شود و عمدتاً اندام های غدد را تحت تأثیر قرار می دهد.
نفوذ ویروس به سلول های غده بزاقی منجر به التهاب آن می شود که از بیرون در تورم مشخصه گردن و پشت ناحیه گوش مشهود است . تومور با احساسات دردناکی همراه است که با جویدن و در حین مکالمه تشدید می شود و همچنین خشکی دهان به دلیل بدتر شدن عملکرد بزاق تشدید می شود. تورم چند روز ادامه دارد و سپس به تدریج کاهش می یابد و از بین می رود. طول کل بیماری دو، به ندرت سه هفته است.
علائم و نشانه های اوریون
پس از یک دوره کمون 12 تا 24 روزه، اکثر بیماران با سردرد، بی اشتهایی، ضعف عمومی و تب خفیف مواجه می شوند . غدد بزاقی 12 تا 24 ساعت بعد با تب 5/39 تا 40 درجه سانتیگراد ملتهب می شوند. تب به مدت 24 تا 72 ساعت ادامه دارد. هیپرتروفی غدد حداکثر در روز دوم است و بین 5 تا 7 روز طول می کشد. غدد آسیب دیده در طول دوره تب بسیار دردناک هستند.
اوریون عموما دو طرفه صورت و غده های لنفاوی را درگیر می کند، اما ممکن است یک طرفه نیز باشد، به خصوص در ابتدای بیماری. درد در حین جویدن یا بلعیدن، به ویژه هنگامی که مایعات اسیدی مانند سرکه یا آب مرکبات بلعیده می شوند، اولین علامت آن است. سپس تورم ایجاد می شود که از محدودیت های غده پاروتید در جلو و زیر گوش فراتر می رود. گاهی اوقات غدد زیر فکی و زیر زبانی نیز ملتهب می شوند و غده پاروتید.هم درگیر می شود . درگیری غدد زیر فکی باعث افزایش قطر گردن در زیر فک پایین می شود و ادم فوق استرنال ممکن است به دلیل انسداد لنفاوی توسط غدد بزاقی هیپرتروفیک باشد.
هنگامی که غدد زیر زبانی درگیر می شوند، زبان می تواند متورم شود. دهان بدلیل مجاری غدد آسیب دیده در دهان کمی متورم است . پوست روی غدد ممکن است کشیده و براق است.
نحوه تشخیص
– ارزیابی بالینی
– تشخیص ویروس با کشت بافت یا رونویسی معکوس-PCR (واکنش زنجیره ای پلیمراز) (RT-PCR)
– آزمایشات سرولوژیکی
اوریون در بیماران مبتلا به التهاب غدد بزاقی و علائم سیستمیک مشخص، به ویژه در حضور التهاب غده پاروتید یا شیوع مستند بیماری مشکوک است. آزمایشات آزمایشگاهی برای تشخیص ضروری نیست، اما برای حفظ کنترل بیماری توصیه می شود.
در صورت وجود بیماری، تشخیص آزمایشگاهی اوریون ضروری است.
ارزیابی اوریون نیز در بیماران مبتلا به اوریونی که بیش از 2 روز طول می کشد و با علت اثبات شده مرتبط نیست توصیه می شود. در این موارد RT-PCR روش ارجح تشخیص است. با این حال، آزمایشهای سرولوژیک سرمهای حاد و دوران نقاهت را میتوان با تثبیت کمپلمان یا سنجشهای ایمونوسوربنت مرتبط با آنزیم (ELISA) و کشت ویروسی از گلو، مایع مغزی نخاعی و گاهی اوقات ادرار انجام داد. در جمعیت هایی که قبلاً ایمن شده بودند، آزمایش های IgM می توانند نتایج منفی کاذب داشته باشند. بنابراین، سنجش RT-PCR باید بر روی نمونه های بزاق یا گلو در اوایل دوره بیماری انجام شو
سایر مطالعات آزمایشگاهی معمولاً ضروری نیستند. در مننژیت آسپتیک تمایز نیافته، افزایش سطح آمیلاز سرم ممکن است یک سرنخ مفید در تشخیص اوریون باشد. تعداد لکوسیت ها غیراختصاصی است و ممکن است طبیعی باشد، اگرچه معمولا لکوپنی و نوتروپنی خفیف را نشان می دهد. در صورت وجود مننژیت، گلوکز معمولاً طبیعی است، اما گاهی اوقات بین 20 تا 40 میلی گرم در دسی لیتر (بین 1.1 تا 2.2 میلی مول در لیتر) مانند مننژیت باکتریایی است. غلظت پروتئین نیز معمولاً تا حدودی افزایش می یابد.
نحوه درمان بیماری
برای درمان اوریون بیمار باید تا رفع هیپرتروفی غدد ایزوله شود. رژیم غذایی نرم درد ناشی از جویدن را کاهش می دهد. از مواد اسیدی (مانند آب میوه های اسیدی) که باعث ناراحتی می شوند باید اجتناب شود.
استفراغ مکرر ناشی از پانکراتیت ممکن است به هیدراتاسیون داخل وریدی نیاز داشته باشد. در صورت وجود ارکیت، استراحت در بستر و حمایت از کیسه بیضه با پنبه یا بین ران ها توصیه می شود . برای به حداقل رساندن تنش و درد استفاده از یخ معمولاً درد را کاهش می دهد. هیچ مطالعه ای برای استفاده از کورتیکواستروئیدها جهت رفع سریع ارکیت وجود ندارد.